رایانرایان، تا این لحظه: 11 سال و 26 روز سن داره

رایان نفس مامان و باباش

شب یلدا

پاییز ثانیه ثانیه می گذرد و چه سخاوتمند است پاییز که شکوه بلندترین شبش را عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد زمستانت سفید و سلامت ، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد . رایانم عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری   هندونه خوردنی ما ...
30 آذر 1393

20 ماهگی عشقم

عشق مامان 20 ماهگیت مبارک. نفس من وبابات یه ماه دیگه هم بزرگتر شدی و شیطونتر.دیگه هیچ جا و هیچ چیزی از دستت در امون نیست.تازگی ها هم یاد گرفتی میری روی عسلی کنار تختت و از روش میری تو تختت با اینکه نرده اش بلنده ولی خیلی راحت انجامش میدی.هر وقت هم ساکت میشی یعنی داری یه خرابکاری عظیمی انجام میدی.  مامان قربون شیطنتت بره ایشالله سالم باشی همیشه. پسرکم چند وقت پیش با دوستهامون رفتیم مرکز بازی و کلی شما نی نی ها بازی کردین وشیطنت و بهتون خوش گذشت.تازگی ها هم یاد گرفتی میگی ابه یعنی پاشو بریم حموم اب بازی.تا در حموم باز میشه لباسهات رو میکشی میخواهی لخت بشی بری تو وان.به تاب تاب هم میگی قن قن.میری ...
14 آذر 1393

بی مقدمه

پسرم؛ برگ گلم؛ غنچه ی خوش رنگ دلم ... دست خود را حلقه کن بر گردنم ... خنده زن بر چشم های خسته ام !!! عشق تو آواز صبح زندگیست ... مهر تو آغاز لطف و بندگیست !!! سر گذار بر شانه های مادرت ... بوسه زن بر گونه های مادرت ... خانه ام سبز از صدای شاد توست . مادرت مست از نوازش های توست . ...
6 آذر 1393
1